من کلا آدم غیبت کردن نیستم. وقتی هم ببینم یکی داره غیبت میکنه معمولا از خوبیای طرف میگم و میخوام واقع بین باشه، و گاهی انقدر دفاع میکنم از طرف، که منفور جمع میشم! خودم وقتی غیبت میکنم که دیگه به اینجام رسیده باشه! دقیقا اینجا! :دی

دیروز یه غیبت کوچولو کردم که فکر میکنم طرف شنیده! واقعا اعصابم خورد شده بود خب. وقتی جمع میشه یه سری چیزا روی هم یهویی واکنش نشون میدم. غیبت کردنم هم اینجوری بود که میگفتم میدونم فلانی خیلی خوبه و فلان خوبیا رو داره اما بعضی رفتاراش روی اعصابمه واقعا! مثلا فلان و بهمان!

میدونم شنیده، اما نمیدونم دقیقا کجاهاشو. بدیش اینه که اونم چون حس کرده من ازش دلخور شدم، انگار داره سعی میکنه رفتارش رو تغییر بده، اما ازون ور هم یه مظلومیت و شرمندگی و ناراحتی ای توش میبینم که مثه بچه هایی شده که دعواشون کردن! از طرفی چون کسی که پیشش غیبت کردم، واکنش بدی نشون داد و دو سه تا دری وری گفت و گفت چرا تحملش میکنی، رابطه شخص غیبت شونده و این شخص، به هم ریخته تا حدی انگار. و من هم یجورایی خودمو مقصر میدونم در این زمینه. نمیدونم خودمو کلاً بزنم به اون راه و بیخیال بشم، یا برم باهاشون صحبت کنم و قضیه رو حل کنم. نمیخوام اوضاع بدتر بشه.

حس مزخرفی دارم.