نمیدونم من چه مرگی دارم که نمیتونم یه جا مثه آدم بشینم. هر چند دقیقه یه بار پوزیشنمو باید تغییر بدم تا اعضای بدنم به حال مرگ نیفتن! مثلا توی دوره مدرسه، وقتایی که سر صف مجبورمون میکردن روی پاهامون بشینیم و برنامه خاصی بود، مرگِ من بود! یا مثلاً توی اتوبوس نمیتونم میله بالای سرمو برای بیشتر از چند دقیقه نگه دارم، دستم خشک میشه و خون بهش نمیرسه!  اگه خواب باشم و دستامو بزارم روی شکمم، یک ساعت بعد با دستای کاملا بی حس و مُرده از خواب بیدار میشم. (اشتباه نکنید شکم گنده نیستم که خون به دستم نرسه! :دی) یعنی ماشالله خون رسانی بدن من در مقابل جاذبه زمین، شاهکاره! اگه سرمو خم کنم سمت زیر تخت تا چیزی رو چک کنم یا بردارم، مخم منفجر میشه. همیشه برام سواله توی این فیلما چجوری طرفو صد ساعت، برعکس آویزونن میکنن! :دی من باشم همون دقیقه اول جان به جان آفرین تسلیم میکنم. دکتر هم رفتما، چیزی نبود. با ورزش و باشگاه هم حل نشد. حتی یه بار یادمه دوره راهنمایی که بودم، یه بار توی ماشین، تعدادمون زیاد بود و رفته بودیم خارج از شهر برای تفریح، مسیر طولانی بود و وزن کسی که بغلم نشسته بود یه کم روی دست من بود، و دیری نگذشت که دستم کم کم بی حسِ بی حس شد و من هی منتظر بودم که برسیم و نمیرسیدیم و صدام هر در نمیومد! چشمتون روز بد نبینه داشتم سکته میکردم و حس میکردم دیگه هیچ وقت دستم درست نمیشه چون هیچ حسی توش نداشتم! :|
بخاطر همین مشکل بالا، یه پوزیشنِ Velowization هست که باش راحت ترم و لپ تاپ رو میذارم روی شکمم و باش کار میکنم! در یه زاویه ای که لبه پایینی لپ تاپم روی شکممه و نصف وزنش میفته روی شکم بدبختم! حالا چرا باز اینا رو گفتم؟ چون توی همین لبه پایینی لپ تاپم، فیش هندزفری میچپونم، و فیشه قلمبه میشه و فرو میره توی شکم بیچاره! (اینجا میخواستم یه اصطلاحی رو به کار ببرم ولی خب لو میرفت که کجایی ام!) حالا این که فیش ها هی خراب میشن به درک، هی دایره های کبود کوچولو روی شیکم بیچاره شکل میگیره :| تازه به همینم ختم نمیشه، بعد برای استراحت لپ تاب رو به حالت L روی پهلوش میخابونم، و یه فیلم میبینم و دوباره ادامه ماجرا :| (هولدن اینو هم به لیست کارای خزم اضافه کن :دی)
آدمیزاده دیگه. مجبوره سازگار بشه برای بقا! بله!